چرکنویسهای یک دهه شصتی

کلبۀ درد و دل هر که دلش آزرده ست ...

چرکنویسهای یک دهه شصتی

کلبۀ درد و دل هر که دلش آزرده ست ...

وبلاگی برای همۀ دهه شصتیا و خصوصا هزاران دوستی که کتاب چرکنویسهای یک دهه شصتی رو دانلود کردن و بارها ابراز احساسات و لطف اونا شامل حال من به عنوان یک عضو کوچک این خانوادۀ بزرگ شد.
خدمتگزار پادشاه نسل ها ...

بایگانی

قابل توجه دوستان عزیز

یکی از دوستان سؤالی مطرح کرده که منتظر شنیدن و پاسخ دادن به اون بودم. و اون اینکه آیا بهتر نبود کتاب به تحلیل و بررسی علمی و عمیق مشکلات این نسل میپرداخت؟ به این مفهوم که با توجه به تخصص نویسنده کتابی رسمی تر، علمی تر و مقاله وار میبود. در توضیح باید عرض کنم نظر من منفیه! و اگه میپرسید چرا؟ باید بگم که:

1- ذائقۀ مخاطبین ما (در اینجا بطور ویژه دهه شصتی ها) با کتابهایی خشک و رسمی چندان سازگار نیست، و چنانچه این 140 صفحه یا بخش عمده ای از اون به این شکل طراحی میشد، خارج از حوصلۀ دوستان برای مطالعه بود. 

2- هر جا صحبت از دهه شصتیا میشه، ناخودآگاه خاطرات نوستالژیک کودکی در ذهن افراد تداعی میشه و قرار دادن تصاویر و مطالب خاطره انگیز برآورندۀ انتظارات قابل پیش بینی و البته قابل احترام این گروه مخاطبه. و برای اثبات این مدعا باید عرض کنم که اغلب نظرات و تشکرهای دریافتی من بخاطر یادآوری دوران کودکی این دوستانه.

3- اکثر افرادی که اقدام به دانلود کتابها میکنند، فقط مجموعه داران و صاحبان کتابخونه های الکترونیک عریض و طویلی هستن که فقط در پوشه ها قرار میگیرن و ممکنه هرگز باز نشن. متأسفانه ما هنوز به اونجا نرسیدیم که بفهمیم دانلود کردن کتاب هنر نیست، خوندن کتاب مهمه. اینکه شما در رایانۀ شخصیتون چند هزار جلد کتاب ناخونده باشه خوبه یا چند تا که نکات مثبتش رو خونده باشین؟ بنابراین، ناگزیر باید کاری کرد که شانس خوندن پیام شمای نویسنده رو حتی الامکان بالا ببره.

4- اگه مقدمه رو خونده باشید، ذکر شده که مطالبی که با رنگ مشکی تایپ شده سخنان نویسنده و مطالب آبی رنگ برگرفته از صحبتهای دیگر دوستانه. و به این ترتیب هدف من سهیم کردن عده ای دیگه  از دهه شصتیا در این کتاب بود. طوریکه انگار همۀ ما با هم اونو نوشتیم. به همین خاطر حرفای خودم کمتره چون یه نفر بودم!

5- مطالعۀ زمان بر نظرات دهه شصتیا در سایتها و وبلاگهای مختلف باعث شد که من دیدگاهها؛ دغدغه ها و کلا صحبتهای اونا رو در مورد دهۀ 60 در سه بخش دسته بندی کنم. طرز قرارگیری مطالب به گونه ایه که با عکسها و خاطره ها مخاطب رو جذب میکنه تا ترغیب شه به سمت چرکنویسهای دهه شصتی مطرح در آخر کتاب بره که مشکلات و دغدغه های عمدۀ دوستان دهه شصتی رو ولو در قالبی کمی طنز بیان کرده.

6- فراموش نکنید که فضای اجتماعی و سیاسی جامعۀ ما ایجاب میکنه محتاط تر باشیم. صادقانه عرض میکنم، باور کنید بارها چند صفحه ای رو که در دفاع از هم نسلای خودم نوشتم از فیلتر عبور دادم تا جسارت انتشارش رو پیدا کنم. در متن، گاهی برخی از کلمات و عبارات دوستان رو نقطه چین گذاشتم و در زیرنویس از اونا عذرخواهی کردم. یادتونه که، ما بچه های دوران سانسوریم!

7- به واقع فکر نمیکردم که بیست و چند هزار نفر مخاطب پیدا کنم وگرنه کتاب میتونست متفاوت باشه. با این حال، سعی شده که با همۀ محدودیتهای موجود، کتاب طوری باشه که پاسخگوی سلیقه های مختلف دوستان باشه. خاطره برای خاطره بازا، طنز برای طنازا، گله و شکایت برای ناراضیها، و پرداختن به مشکلات زمان جنگ، مدرسه، کنکور، دانشگاه، شغل و ازدواج، همه به اختصار مورد توجه قرار گرفته شده و گاهی با زبان طنز و در لفافه و گاهی هم علنی و با لحن نسبتا تند! 

8- با این وجود امیدوارم این گامی به سوی آثار بهتری باشه. خیلی از دهه شصتیا الان افراد توانمند و حتی گاهی بانفوذی شدن که میتونن اثرگذار باشن و به این عرصه پا بذارن. و چنانچه نظرات دوستان به حد (ترخص) برسه!!!) منظورم حد کفایته، جلد دومش رو باز با هم خواهیم نوشت.

  • احسان قدیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی